جدول جو
جدول جو

معنی چشمه شیرین - جستجوی لغت در جدول جو

چشمه شیرین
(چَ مَ)
دهی است از دهستان قلعۀ تل بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز که در 16 هزارگزی باختر باغ ملک و 6 هزارگزی باختر راه اتومبیل رو هفتگل به اینره واقع است. کوهستانی و معتدل است و 130 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات، برنج و میوه جات، شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش مالرو است ساکنین این آبادی از طایفۀ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ مَ)
دهی است از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه که فعلاً مخروبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(چَ مَ)
مؤلف فارسنامه نویسد: ’از بلوک ارسنجان نزدیک قریۀ خیریز برخاسته است’. (از فارسنامۀ ناصری ج 2 ص 320)
لغت نامه دهخدا
(تَ مَ)
ترمشیرین. پسر دواخان بن براق بن یسوخان از امرای مغول که پس از ایلجیکتای به پادشاهی رسید و مسلمان گشت و اکثر قوم او به تبعیت او باسلام روی آوردند و کار دین اسلام در ولایت ماورأالنهر و بعضی از نواحی خوارزم و بلاد ایغور قوت تمام گرفت. هنگامی که امیر چوپان به خراسان رسید پسر مهتر خود حسن را بولایت زابل و کابل به جنگ ترمه شیرین فرستاد ترمه شیرین از او منهزم شد. (از تاریخ گزیده ص 577 و 607). و رجوع به ذیل جامعالتواریخ رشیدی ص 121 و 122 و حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 90، 91 و 210 شود
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان لیراوی بخش دیلم شهرستان بوشهر که در 21 هزارگزی جنوب خاور دیلم و 2 هزارگزی راه فرعی گچساران به دیلم واقع شده، جلگه، گرمسیر و مالاریائی است و 86 تن سکنه دارد، آبش از چاه، محصولش غلات، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز که در 29 هزارگزی جنوب خاور شیراز، کنار راه فرعی شیراز به گشکان واقع شده، کوهستانی و معتدل است و 188 تن سکنه دارد، آبش از چاه، محصولش غلات، تنباکو و صیفی شغل اهالی زراعت، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ مَ زَرْ ری)
مؤلف مرات البلدان نویسد: ’آبادیی است از مزارع ناحیۀ طبس مسینا که قدیم النسق و بی سکنه است’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 233)
لغت نامه دهخدا
(چَ مَ)
دهی است از دهستان یخاب بخش طبس شهرستان فردوس که در 175 هزارگزی شمال خاوری طبس واقع است. کوهستانی و گرمسیر است و 77 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات و ذرت، شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ مَ / مِ یِ)
جوی شیر که در بهشت است. نهری از لبن در بهشت:
خداوند جوی و می و انگین
همان چشمۀ شیر و ماء معین.
فردوسی.
، کنایه است از برجی از بروج دوازده گانه. کنایه از برج اسد است:
چو برزد سر از چشمۀ شیر شید
جهان گشت چون روی رومی سپید.
فردوسی.
، کنایه است از پستان معشوق. (مجموعۀ مترادفات ص 77)
لغت نامه دهخدا
(چَ مَ)
دهی است از دهستان هنود معینی بخش بدرۀ شهرستان ایلام که در 106 هزارگزی خاور ایلام، کنار راه مالرو صمیره واقع است. کوهستانی و گرمسیر است و 370 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات، لبنیات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا